شکارچی را به عروسی‌ام دعوت کن

شکارچی را به عروسی‌ام دعوت کن

داستان‌های کوتاه فارسی - قرن 14

کتاب حاضر حاوی داستان‌های کوتاهی با عنوان‌های «تا می‌توانی پریشان باش»، «درخت ستاره»، «شکارچی را به عروسی‌ام دعوت کن»، «روزشمار آب شدن برف‌های کوه آلپ» و «خستگی» است. در خلاصة داستان «شکارچی را به عروسی‌ام دعوت کن» آمده است: «شکور عکاشه» آخرین مرد از یک قوم و شکارچی پرنده است که با عمو و دخترعموهایش در باغی زیبا زندگی می‌کند. دو دختر عمو بعد از مرگ پدر، او را تنها پناه خود می‌بینند. اما بعد از مرگ عمو، شکور به دلایلی آن‌ها را ترک می‌کند. الهام که سخت عاشق شکور است، بعد از رفتن او بیمار می‌شود، و ناخواسته تن به ازدواج با مردی به نام «اصغر» می‌دهد و باغ به دست رقبای پدر می‌افتد. دخترعموی دیگر روزی در اتوبوس شکور را با تفنگ شکاری‌اش می‌بیند که نحیف و نزار گشته است. او خاطرات خود را به یاد می‌آورد و آرزو می‌کند شکور که اکنون عاشق پرستار زیبایی به نام «ریحانه» شده است، دوباره باز گردد و تنها حامی آن‌ها باشد.

قیمت چاپ: 2,500 تومان
نویسنده:

مسعود لک

ویراستار:

سعید شریفی

ناشر:

افراز

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1390

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

98

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789642432691

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف