راز
نمایشنامهی حاضر که برای اجرا در رادیو به مدت 5 دقیقه تنظیم شده، دربارهی پسری است با نام "آرچیبالد" که همواره از مادرش "کورا" دربارهی گذشتهی خود سؤال میکند و این که پدرش چه کسی بود و چرا نباید پدر بالای سرش باشد. اصرار زیاد آرچیبالد مبنی بر دانستن راز زندگی خود، مادر را مجبور میکند تا نزد آقای "هایلند" ـ که اکنون در بستر بیماری است ـ برود. کورا با مشاهدهی آقای هایلند، عکسی را که شانزده سال پیش با او گرفته، نشان میدهد و از داشتن پسری چهاردهساله با نام آرچیبالد ـ که متعلق به هردوی آنهاست ـ خبر میدهد و...