پایان افسانههای بیپایان
افسانهها و قصههای انگلیسی / افسانههای پریان
این داستان، شومترین ماجراجویی دو کودک جسور را روایت میکند. «یوریندا» و «یورینگلِ شجاع» در تعقیبوگریزی هیجانی از نیروهای زورگوی امپراتوری فرار میکنند و راهی جنگلی مخوف میشوند؛ در این مسیر پرپیچوخم به شیاطین و هیولاها برمیخورند و درنهایت، پیروزمندانه، راه خانه خود را پیدا میکنند... . آنها در این مسیر میآموزند که بهجای تسلیم شدن در برابر احساس غم و اندوه، در مقابل مشکلات و موانع زندگی ایستادگی کنند و از موقعیتهایی که برایشان پیش میآید به بهترین نحو استفاده نمایند.