ترحم
داستانهای ترکی استانبولی - قرن 20م.
در این داستان «توفیک هایری»، مدیر مدارس دولتی خطاب به دوستش، وکیل کلانتر (حلیل)، از دختری با نام «زهرا» سخن به میان میآورد که سالها پیش از یک دارالمعلم نهچندان بزرگ فارغالتحصیل شده و توانسته در 25سالگی به سمت سرمعلمی یک مدرسه بزرگ دخترانه منصوب شود. او از صداقت، فداکاری و پاکی زهرا و نیز تنفر وی از پایمال کردن حقوق دیگران سخن گفته و خاطرنشان میسازد که راستی، پاکی و فداکاری این دختر، یک قابلیت گرانقیمت انسانی را در درون وی کشته که همانا قابلیت ترحم کردن است و... .