آشپزخانه
"آشپزخانه" دو داستان درباره مادرها، تغییر جنسیت، محرومیت، آشپزخانهها، عشق و تراژدی در ژاپن معاصر را در کنار هم میگذارد. داستان نخست دربارهی دختری است تنها با خصوصیات کاملا شرقی که به دنبال دوست میگردد. او سرانجام با پسری که مانند خودش تنهاست و فقط با پدرش زندگی میکند، ازدواج میکند. نویسنده در داستان دوم نیز دوستی دختر و پسری را به تصویر میکشد که میخواهند با یکدیگر ازدواج کنند، اما پیش از ازدواج، پسر بر اثر سانحهی تصادف میمیرد و دختر، سرگشته و حیران، آرزوی خداحافظی با پسر را در سر میپروراند.