در بازار اسیران
داستانهای عربی - قرن 21م.
در رمان حاضر، یک روز جمیله برای دیدار نامزدش به سمت چشمه میرود، پیش از آنکه برسد، اسیر داعشی ها میشود. داعشی ها او را با خود بردند و مثل سایر اسیرها خریدوفروش کردند. جمیله مثل کوهی از خشم شده بود و تمام تلاشش را میکرد تا اجازه ندهد کسی به او تعرض کند.