پاکوتاه و قهوهای
ننه گلاب دو سگ به نامهای قهوهای و پاکوتاه داشت. قهوهای خیلی تنبل بود و فقط به بازی و خواب فکر میکرد. روزی پاکوتاه از قهوهای خواست تا در کارهای مزرعه به پیرزن کمک کند. اما قهوهای قبول نکرد و گفت: ننه گلاب پیر شده و به زودی میمیرد و باید برای خودم صاحب دیگر پیدا کنم و آنها را ترک کرد. ولی صاحب جدید مرد بداخلاق و خسیسی بود و از قهوهای خیلی کار میکشید. قهوهای به خاطر اینکه به دوست و صاحب مهربانش بدی کرده بود گرفتار مرد بدجنس و ظالمی شد که تا آخر زندگیش باید او را تحمل میکرد. کتاب خشتی حاضر، جلد اول مجموعه شمیم نور است که برای کودکان گروه سنی«ب» نگاشته شدهاست.