جک و لوبیای سحرآمیز
افسانههای عامه / داستانهای تخیلی
کتاب مصور حاضر از مجموعه «قصههای دوستداشتنی دنیا برای بچهها» است که برای گروه سنی (ب) و (ج) تدوین شده است و دربردارنده داستانهای تخیلی است. در این داستان میخوانیم: جک نوجوانی است که با مادرش زندگی میکند و از دار دنیا فقط یک گاو شیرده دارند. وقتی شیر گاو خشک میشود، مادرش از او میخواهد که گاو را به بازار برده و بفروشد. جک در راه بازار گاو را به پیرمردی در ازای چند دانه لوبیای سحرآمیز میفروشد. مادر جک که از موضوع عصبانی شده، لوبیاها را به بیرون پرت میکند. صبح فردا جک از ساقه لوبیاهایی که رشد کرده و سر به فلک کشیدهاند بالا رفته و وارد قصر غول میشود. او از خانه غول کیسهای از سکههای طلا، مرغ تخم طلا و چنگی طلایی دزدیده و پا به فرار میگذارد. غول که از قضا خبردار شده به تعقیب او میپردازد. ولی جک با تبری ساقه لوبیا را قطع کرده و غول کشته میشود.