سبد سفارش شما خالی است!

داستان حاضر مشکلات زندگی خانواه‌ای را به تصویر می‌کشد که افراد آن شخصیت های اصلی داستان هستند.(( بیژن )) یکی از اعضای این خانواده فقیر است .او کارمند است و سرپرستی پدر ، مادر و عموی پیرش را بر عهده دارد .بهرام برادر بزرگتر او ازدواج کرده ، دختری به نام (( فری )) دارد .(( فری )) احساس می کند که پدرش او را دوست ندارد .یک روز به طور تصادفی متوجه می شود که پدر ومادرش به اجبار با یک دیگر ازدواج کرده‌اند .(( فری )) از این که فرزند ناخواسته خانواده است احساس شرم می کند .مدتی بعد او با پسری به نام (( فرید )) آشنا می شود .آن دو یک دیگر را دوست دارند و قرار است به زودی ازدواج کنند .(( بهرام )) پدر ((فری )) با این ازدواج مخالفت می‌کند .(( فری )) از (( بیژن )) می‌خواهد تا (( بهرام )) را راضی کند .از طرفی (( بیژن )) با دختری به نام (( نگین )) آشنا می‌شود .درادامه داستان چگونگی ازدواج (( فری )) و نقش (( نگین )) را در زندگی (( بیژن )) پی می‌گیریم .