دیلماج: رمان
داستانهای فارسی - قرن 14
در کتاب عنوان شده است: "میرزا یوسفخان مستوفی مشهور به دیلماج در تاریخ، چهرهی ناشناخته و رازآلودی است. عدهای تحسین و تمجیدش کردهاند: "از آن دسته دلباختگان وطن بود که در راه حصول آزادی و پیشرفت مدنیت ایران سر از پا نمیشناخت" و عدهای خوار و خفیفش داشتهاند: "خیانتی نبود که نکرد و رذالتی نبود که بروز نداد". اما این چهرهی پیچیده، در زندگینامهی خودنوشتهاش بسیار بسیط و ساده است: "لکهای بودم در آیینهی وجود. به جا خواهم ماند یا نه، خود نمیدانم. اگر بمانم از این پس هرکه به قصد دیدار خود در این آیینه نظر کند، یوسف دیلماج را خواهد دید". نویسنده در این رمان، به شرح زندگی و بررسی شخصیت این فرد پرداخته است.