گیلدا (دختر قهوهچی)
داستانهای فارسی - قرن 14
در این داستان که براساس حوادث واقعی نوشته شده است «مش رحیم قهوهچی»، پیرمردی بلندقد، چهارشانه و کمی خمیده بود. از ظاهرش پیدا بود که در جوانی زور و بازویی داشت و بهعنوان یک کشتیگیر محلی حریفی برایش پیدا نمیشد. قهوهخانه محقر و قدیمی او روی تپهای قرار داشت و «گیلدا»، نوهاش به او در اداره امور کمک میکرد. گیلدا، نوهی پسری قهوهچی بود که در تصادف هولناک، پدر، مادر و برادر یکسالهاش را از دست داده بود، یک روز... .