روز موری

روز موری

مورچه‌ها - داستان

مورچه‌های زیادی در گوشه و کنار یک آپارتمان ده‌طبقه زندگی می‌کردند. طبقه‌ی دهم، خانه‌ی خانم موری، مورچه‌ی دو شاخ طلایی، و بچه‌اش موری بود. خانم موری می‌دانست که زن‌ها و مردهای آپارتمان صبح زود می‌روند و شیر می‌خرند، او از طبقه‌ی دهم با آسانسور پایین می‌آمد. و یک قطره شیر که می‌دید یک سر سوزن از آن در شیشه‌ی شیر موری می‌ریخت و به خانه بازمی‌گشت، همان یک سر سوزن شیر غذای صبح تا ظهر موری بود. از قضا روزی آسانسور خراب شد. از طرفی خانم موری صدای موری را می‌شنید، او گرسنه بود و گریه می‌کرد. خانم موری از همسایه‌ها خواست که به او کمک کنند، زیرا اگر می‌خواست با پای پیاده ده طبقه را طی کند ده سال طول می‌کشید. سرانجام مورچه‌ها در راه‌پله‌ها، راهروها و روی پله‌ها، ردیف پیش یک‌دیگر ایستادند و شیشه‌ی شیر را دهان به دهان دادند و بالابردند تا به طبقه‌ی دهم رسید و آخرین مورچه آن را به دهان موری گذاشت. از آن زمان به بعد مورچه‌ها هرماه یک روز را به یاد آن روز؛ که با روزهای دیگر فرق داشت؛ جشن می‌گیرند و اسمش را "روز موری" گذاشتند.

قیمت چاپ: 750 تومان
نویسنده:

محمدرضا یوسفی

تصویرگر:

رضا مکتبی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1392

نوبت چاپ:

3

تعداد صفحات:

12

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789642657421

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف