دل نوشتههایی از روحا
نثر فارسی - قرن 14 / شعر فارسی - قرن 14
مدتها گذشت تا معلوم شد، از دست دادن عضوی از بدن چندان فاجعهآمیز هم نیست. از قرار معلوم بیماری سرطان به طور کامل از بین نرفته و در نقطة دیگری رشد کرده بود. عملهای جراحی در نقاط دیگر و مراقبتهای پزشکی انجام میشد. متن بالا بخشی از نوشتة یک بیمار است که در اوج بیماری خود و عزلتنشینی و گوشهگیریهایش به خود و دیگران اندیشید و دریچهای از شناخت خود، انسان و جهان به رویش باز شد، که تاثیرات خارقالعادهای بر زبان و اندیشة او گذاشت. هدف نگارنده از نوشتة حاضر این است که اگر انسان در اوج سختیها و مشکلات به خداوند توکل کند، خدا هیچگاه او را تنها نمیگذارد و در کمال آرامش و آسایش او را به سرمنشا مقصود هدایت میکند. سرفصل بعضی از نوشتههای نویسنده به شرح زیر میباشد: محبت، درد، کودکی، توکل، و او با ماست.