تخمگذاری خوک
خوکها - داستان / تنهایی - داستان / داستانهای حیوانات
خوک، فضای اطراف مزرعه را دوست داشت اما گاهی اوقات نمیتوانست بر احساس تنهاییاش غلبه کند، تا اینکه یک روز او یک تخم مثل تخم پرندگان پیدا کرد و تصمیم گرفت با نگهداری از تخم مانند غاز، اردک و مرغ جوجه به دنیا بیاورد، پس از چند روز تخم شکافته شد و کرمی کوچک از آن بیرون آمد. خوک خیلی خوشحال شد و به سراغ دوستانش رفت تا آنها را برای دیدن بچهاش بیاورد اما وقتی آنها آمدند اثری از بچه خوک نبود و... .