موخای
داستانهای فارسی - قرن 14
این داستان روایتی از دنیای اجنه و نبرد شیاطین با انسانهاست. در این داستان «فرهاد»، پسری جوان که پدرش فوت کرده است در خانه قدیمیشان وارد حمامی میشود که عکس یک دختر زیبا روی یکی از کاشیهای حمام کشیده شده است. آن روز میگذرد و فرهاد تصمیم دارد خانه را بازسازی کند. چند روز بعد دختری به نام «مهدخت» به خانه فرهاد میآید و با خواهرش «مینا» صحبت میکند. مهدخت، بسیار زیباست و فرهاد دلباخته او میشود و ... اما آیا مهدخت واقعا یک موجود زمینی است ...