خفاش وارونه
داستانهای تخیلی
کتاب مصوّر حاضر، حاوی داستانی تخیلی دربارة زندگی خفاشها است. خفاشها همیشه سرشان به طرف پایین آویزان است، به جز یکی از آنها که «فلوولین» نام داشت. پدر و مادرش امیدوار بودند که روزی او تغییر کند اما او هیچ وقت تغییر نکرد. او گاهی اوقات به این موضوع فکر میکرد که چرا وارونه است؟ «فلدولین» تصمیم گرفت دربارة این موضوع از بچههای خفاشها سوال کند. هرکدام از خفاشها نظری دارند. با وجود حرفهای دیگران، مادرش به خاطر او احساس خوشبختی میکرد و فلودلین هم همینطور.