سیاهی که میخواست سفید باشد
کتاب حاوی سرودهای است درباره دو مفهوم سیاهی و سفیدی، تقابل و دوگانگی آنها، تمایل و علاقه سفیدی به زدودن سیاهی، نارضایتی سیاهی از تبدیل شدن به سفیدی، و سرانجام یگانگی و دوستی این دو که حاصل آن رنگ خاکستری است . شعر این گونه آغاز میشود" :سفید، سفید مهربون/ گیس داره قد کمون/ دل دریایی داره/ رنگ بی رنگی داره/ سفیدی ناز نداره/ طاقت غم نداره/ سیاه سر به بالا/ با عشوه و با ادا/ سفیدی آرزوشه/ مایه آبروشه/ ."...