قاب یک رویا
داستانهای نوجوانان آمریکایی - قرن 21م.
پیتر فریدمن هیچ چیز را به اندازه بیسبال دوست ندارد و شب و روز تلاش میکند تا در آن بدرخشد. برای شروع دبیرستان دلشوره ندارد، زیرا وقتی ورزشکار موفقی باشی همه چیز حل است. ولی در تابستان، بازوی پیتر در یک حادثه آسیب میبیند. او اگر نتواند در دبیرستان بیسبال بازی کند، پس چه کار میتواند بکند؟ اگر ستاره بیسبال نیست، پس کیست؟ اتفاق دیگری اوضاع را برای پیتر سختتر میکند. پدربزرگش رفتار عجیبی پیدا کرده و چیزهای مهم را فراموش میکند. تنها کسی که پیتر میتواند به او تکیه کند، آنجلیکا ست. آنها در کلاس عکاسی همکلاس هستند؛ ولی مشکل اینجاست که آنجلیکا، با آدمی که نمیتواند با خودش و عزیزانش صادق باشد، کنار نمیآید.