پیر پارهدوز
«عمومهدی»، پیرپینهدوز ولایت ما، مشکلگشای مردم، مردی نیکوکار و درست گفتار و همواره آمادۀ کمک به مردم بود. او همیشه به مسجد میرفت و بعد از نماز با مردم درباره احکام دین صحبت میکرد. عمومهدی سواد داشت و برخی او را ملامهدی صدا میکردند. در شبهای محرم با صدای زیبای خود، اشعاری ساده را در رثای امام حسین (ع) و یارانش میخواند و شوری در مردم ایجاد میکرد. همه او را دوست داشتند و به او احترام میگذاشتند. او با سادگی تمام به کار پینهدوزی مشغول بود. سالها از پی هم آمده و رفتهاند. عمومهدی پا به سن گذاشته اما همچنان راست قامت است. حرفۀ او ـ پینهدوزی ـ رو به کساد رفته ولی او هنوز کار میکند و هنوز به حل مشکلات و اختلافات مردم مشغول است. من که برای ادامۀ تحصیل و کار از این شهر به آن شهر میروم، انسانهای زیادی دیدهام اما همیشه سخنان او را به یاد دارم و هرگاه به ولایت بازمیگردم به دنبال او و نشانی از او هستم. من معتقدم پیران پارهدوز بسیاری هستند که موجب خیر و برکت زندگی دیگران میشوند. داستان مذکور تحت عنوان «پیر پارهدوز» به همراه چندین داستان کوتاه دیگر تحت این عناوین در مجموعۀ حاضر به چاپ رسیده است: بابا میگفت؛ کاکا رحمون؛ از اعجوبههای روزگار؛ آدمی طرفه معجونی است؛ چه خوبیها و خرمیها.