محترم

محترم

داستان‌های فارسی - قرن 14

در رمان حاضر سرگذشت دختری را مرور می‌کنیم که نامش (( محترم )) است .سال‌ها پیش وقتی که او پنج سال داشت پدر و مادرش از هم جدا شدند .(( محترم )) پس از آن در خانه مادربزرگ ، نزد مادرش زندگی می‌کند .روزی (( فاطمه )) مادر (( محترم )) برای خرید النگو به دکان زرگری می‌رود .مرد فروشنده با دیدن (( فاطمه )) شیفته او می‌شود و در مدتی کمتر از یک ماه با او ازدواج می‌کند .(( محترم )) چهار سال در خانه پدرخوانده در کنار مادرش می‌ماند تااین که مرگ (( فاطمه )) سبب تغییر در وضعیت زندگی او می‌شود .از طرفی پدر (( محترم )) با زنی به نام (( خجسته )) ازدواج کرده .صاحب دو دختر و یک پسر شده است .از این روی ، محترم به ناچار دوباره به خانه مادربزرگش باز می‌گردد .اما پس از چندی مادربزرگ نیز در اثر آتش سوزی جانش را از دست می‌دهد .محترم با از دست دادن تنها حامی خود ناگزیر به خانه پدری می‌رود .(( محترم )) سال‌های سختی را درآن جا پشت سر می‌گذارد . نامادری و دخترانش با بدرفتاری خود او را آزرده می‌سازند ، اما (( محترم )) چاره‌ای جز صبر و سازگاری ندارد.او اکنون شانزده سال دارد و تنها دوستش (( زری )) دختر یکی از همسایه‌هاست .روزی (( زری )) از سوی مغازه‌دار محل برای او پیغام می آورد که ....

قیمت چاپ: 22,000 تومان
نویسنده:

بهیه پیغمبری

ویراستار:

شهلا ارژنگ

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1394

نوبت چاپ:

8

تعداد صفحات:

402

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789644421914

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف