سالهاست که دیگر باران نمیبارد
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستان یک عشق نافرجام است که با قلمی شیوا نگاشته شده است. این رمان فارسی با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. نویسنده با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، خواننده را از ابتدا تا انتهای کتاب با خود همراه میسازد. نویسنده بیان میکند که هنگامی که ماهیت زندگی افراد و اشیا را موشکافی کنیم و زیروبم وقایع مختلف آنها را مورد بررسی قرار دهیم، شاید هیچچیز جز کنش و واکنش پنهان شده در آن نیابیم که طی انجام دهنده آن، خود از آن خبر نداشته و برای رسیدن به هدف موردنظر خود با وقایع غیرقابلپیشبینی مواجه میگردد.