هول حادثه، نه حول فاجعه (مجموعه داستان)
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
مجموعة حاضر حاوی داستانهای کوتاهی با این عنوانهاست: «شکایت»، «تجربة گران قیمت»، «گم شده»، «سیل»، «تکیهگاه»، «باور»، «دلتنگیهای بافاصله»، «عروسک»، «زخمی»، «هول حادثه نه حول فاجعه»، «مهاجرت» و «حس مشترک». در داستان «هول حادثه نه حول فاجعه» آمده است: پیرمرد به شب علاقه داشت، او باور نداشت که انسانها بتوانند از زشتیهای درونشان نجات پیدا کنند. پیرمرد کسی را دوست نداشت، با این حال از کسی هم متنفر نبود. زندگی او در بدبینی و مردم گریزی خلاصه شده بود تا اینکه شبی زن همسایه با درماندگی از او تقاضای کمک کرد. کودکش بیمار شده بود و در وضعیتی نامساعد قرار داشت. پیرمرد آن شب به زن و کودکش کمک کرد و با اتفاقات آن شب دوباره مهر و عاطفه و شور زیستن در پیرمرد زنده شد و تیرگیهای درونش به شفافیت و عشق تبدیل گردید.