گربه بلا، موش ناقلا
این داستان به زبان شعر، به ظاهر برگرفته از کلیله و دمنه، حکایت گربه و موشی است که در همسایگی و در نهایت دشمنی به سر میبرند. یک روز گربه در دام صیادی گرفتار میآید و موش از این گرفتاری او خوشحال میشود، اما در همان حین، جغدی از آسمان و راسویی در سمت دیگر، موش را محاصره میکنند. موش که راه فرار را بر خود بسته میبیند، به سمت گربه میآید و با او عهد میکند که او را از بند برهاند تا او نیز به کمک گربه بتواند از شر دشمنانش که در تعقیب او هستند نجات یابد و...