لیدیال
داستانهای فرانسه - قرن 20م.
در این رمان، لیدی ال امروز، بانوی اشرافی پیر و مشهوری که مورد احترام جامعه اشرافی انگلیس است، در کاخی بزرگ هنگام برگزاری جشن هشتادمین سال تولد، در احاطه خیل نوادگان نشسته است و به گذشتهها میاندیشد و خاطراتش را برای "سر پرسی پیر "حکایت میکند .او که دختری از طبقات فرودست و نامش "آنت " بود، بر اثر ناملایمات زندگی زمانی تن به فحشا داد و سپس عاشق جوانی به نام "آرمان دی "شد که از جوانان پر شور اواخر قرن نوزده بوده از فعالان جنبش آنارشیستی و در صدد نابودی دنیای قدیم و بنا گذاشتن دنیای نو بود .آرمان دی میخواست از او وسیلهای بسازد و در محافل اشرافی نفوذ کند تا بتواند منابع مالی مبارزه با اشراف و بورژوازی را فراهم آورد .با این همه، مبارزه بین عشق و آرمان نیز شروع میشود و "آنت "که دلدار را به تمامی برای خود میخواست تاب نمیآورد که سرسپرده آرمان باشد و زندگی خود و او را فدای آن کند .پس درصدد چاره بر میآید و ...