بی تو فقط انتظار
داستان دربارهی دختری است با نام "شیوا" که نزد پدر و "اشرف خانم" ـ زن بابای خود ـ زندگی میکند. "اشرف خانم" دائما به شیوا حسادت کرده، حتی از تهیهی جهیزیه برای او صرفنظر میکند. به این ترتیب زن دیگری، مسئولیت نگهداری "شیوا" را بر عهده میگیرد. سرانجام "شیوا" پس از غلبه بر مشکلات با پسر مورد علاقهاش ازدواج میکند.