سبد سفارش شما خالی است!

کتاب حاضر، توضیحی است بر این مقوله که چگونه هر انسان یا هر سازمانی می‌تواند از گوهر اخلاق برای کاهش رنج انسان‌ها بهره ببرد. این کتاب در چهارفصل سازمان یافته است. در فصل نخست نویسنده سعی کرده که تعریفی از اخلاق به دست دهد، تعریفی که بر اساس آن می‌توان نقش اخلاق را در عرصه‌ صنعت بازشناخت. در فصل دوم، نویسنده کوشیده است تا با روشن کردن دو موضوع درهم‌پیچیده یعنی «فرهنگ» و «اخلاق» مرز هر یک را مشخص نماید و نشان دهد برای ایجاد تحول و دستیابی به «سازمان توسعه‌یافته» باید بر کدامین بخش تمرکز نمود. در بخش سوم تلاش بر این بوده که مشخص شود علمای مدیریت از چه زمانی به نقش پررنگ اخلاق در مدیریت سازمان پی بردند و اخلاق در مدیریت محصول کدام تئوری‌ها بوده است. فصل پایانی این کتاب شامل مقالاتی است که هرکدام به‌نوبه‌ خود سعی دارد تا وجهی از وجوه مباحث منتشره در موضوع اخلاق را روشن نماید.