من ارگنواز باخ هستم
داستانهای فارسی - قرن 14
این کتاب، جلد نخست از مجموعهی «بچهمحل موزیسینها»، داستانی فانتزی برای نوجوانان است. «بابک» بعد از 7سال رفتن به کلاس موسیقی میخواهد رهبر ارکستر سمفونیک تهران شود. اما چون سناش کم است، به هر سالن موسیقیای که برای اجرا میرود او را به بیرون شوت میکنند. تااینکه یک روز با خواهرش «باران» در راه خانه به مرد کولیِ دستفروشی برمیخورند که با سنتور، آهنگی از بتهوون مینوازد. مرد کولی در بساطش جعبهی موسیقیای دارد که جادویی است و با هر بار کوکشدن ماجرایی تازه سر راه بابک و باران قرار میدهد. بابک و باران با جادوی این جعبه به خانهی «یوهان سباستین باخ» میروند و از دیدن خانوادهی پُرجمعیت او شگفتزده میشوند. اما باخ فقط پدر یک خانوادهی پُرجمعیت نیست، او پدر موسیقی کلاسیک و بزرگترین نوازندهی ارگ است. مهمتر اینکه، اهل سفر و ماجراجویی است. بابک و باران نیز در این ماجراجوییها با او همسفر میشوند و... .