آب شدن کوه یخی ما
در روزگاران گذشته، عدهای از پنگوئنها در قطب جنوب و در پناه یک تودۀ عظیم یخی در کنار هم زندگی میکردند. دریایی پر از ماهی دور تا دور این کوه یخی را احاطه کرده بود و پنگوئنها هیچ مشکلی را در زندگی احساس نمیکردند. در میان پنگوئنها پنگوئنی به نام "فرد" وجود داشت که بسیار باهوش، کنجکاو و نکتهبین بود؛ او به طور مداوم کوه یخی و دریا را مورد مطالعه و بررسی قرار میداد و اغلب از مشاهدات خود در ساحل یادداشتبرداری میکرد. مشاهدات، نظریهها و نتیجهگیریهای فرد موضوعی خطرناک را پیشبینی میکردند؛ "کوه یخ در حال آب شدن است و ممکن است به زودی از هم فرو بپاشد". فرد میدانست باید کاری کند، اما در موقعیتی نبود که بتواند حکمی صادر کند. او تلاش خود را برای قانع کردن "آلیس" ـ یکی از اعضای شورای رهبری ـ نسبت به ماجرای آب شدن کوه یخ به کار گرفت و همراه با او حوادث بسیاری را تجربه کرد. نگارندگان در کتاب حاضر، اصول مدیریت تغییر در زندگی را در قالب داستان بیان و بر "مشارکت"، برای دگرگون کردن شرایط زندگی و استفاده از فرصتهای تغییر تاکید میکنند.