شلیک
داستانهای کودکان (انگلیسی) - قرن 20م.
25 دسامبر 1914، آلبرت واتسون و چارلی از ارتش انگلستان، کنار در غاری که در دل خاک یخزده حفر شده بود، نشسته بودند. جایی دورتر آلمانیها کمین کرده بودند. شب کریسمس بود و آلمانیها شروع به آواز خواندن کردند. آلبرت و یکی از آلمانیها شروع به صحبت کردند. او از آنها خواست که شعر معروفی را بخوانند و آلمانیها شروع به آواز خواندن به همراه سربازان انگلیسی کردند. افسرانشان به مدت چهل و هشت سال از فرماندههان پیام آتشبس دریافت کرده بودند. با نزدیک شدن صبح آوازها کم و آرامتر شدند. آلبرت با کنجکاوی از بالای سنگر به میدان نگریست و گروهی 20نفره از آلمانها را دید که فوتبال بازی میکردند. آلبرت خود را فوتبالیست درجه یک میدانست، پیشنهاد بازی داده شد و باز سربازان دشمن آلمانی و انگلیسی شروع به بازی فوتبال کردند. این کتاب شامل هفت داستان واقعی از ایثار و خونریزی و جنگ است.