باغ اناری: مجموعه داستان
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
وقتی آموزگاری پیر وارد کلاس شد، دانشآموزی که در میان میز و نیمکتهای خالی به تنهایی خوابیده بود به احترام او برخاست، معلم از روی دفتر حضور و غیاب اسامی شاگردان را خواند. تنها شاگرد کلاس «علی براتیانی» بود. در حیاط مدرسه هیچ شاگردی نبود، هیچ صدایی از مدرسه نمیآمد، آموزگار پیر هرچه میگفت، علی براتیانی مینوشت، اما سرانجام او نیز خسته شد و به خوابی ژرف فرو رفت. آموزگار از صدای خروپف آرام علی که فضای ساکت کلاس را به نحو تکاندهندهای وهمآمیز کرده بود وحشت کرد، در را گشود و با شتاب خود را به حیاط مدرسه رساند. مستخدمه در چهرة آموزگار پیر نگاه کرد و گفت که امروز جمعه است و علی براتیانی دو هفتة پیش فوت کرده است. این کتاب مجموعه داستانهایی با این عناوین است: وضعیت باغ اناری؛ پاسگاه؛ شور زندگی؛ کودکان ابری؛ زن سورچی؛ عاشقانه؛ کوکبه؛ حیاط خلوت و آخرین شعر است.