قصههای قشنگ پدربزرگ
داستانهای کوتاه
کتاب مصوّر حاضر، قصّههای کوتاهی از «قصّههای قشنگ پدربزرگ» است که برای گروههای سنّی (ب) و (ج) تدوین شده است. برخی از عنوانهای این داستانها عبارتند از: «جوجه اردک زشت»؛ «تنبیه کلاغ خبرچین»؛ «شنل قرمزی»؛ «تجارت هوش»؛ «مورچة بیدقت»؛ «قصّة رودخانة تنها». در داستان «جوجه اردک زشت» میخوانیم: روزی خانم اردک که در حیاط یک طویله زندگی میکند، صاحب جوجه اردکی خاکستری رنگ میشود. همة حیوانات جوجه اردک زشت را مسخره میکنند و باعث میشوند او به جنگل برود. جوجه اردک در جنگل با اردکهای وحشی آشنا میشود و اتّفاقات خطرناکی برایش رخ میدهد. بالاخره پس از پایان فصل زمستان، او در یک حوض بزرگ با سه پرندة زیبا به نام قو آشنا میشود، سپس عکس خودش را در آب میبیند. اردک کوچولو تازه میفهمد که یک قوی زیبا است نه جوجه اردکی زشت. هدف از نگارش این داستان، سرگرمی و آموزشِ عدم توجّه به حرفهای بد دیگران دربارة خویش است.