ناقوس خاطرهها
در جلد دوم از مجموعة «به تلخی زهر» تمنا، که در سن 14 سالگی با «کسری» ازدواج کرده بود، از او جدا میشود و به تحصیل ادامه میدهد. او از این که دوباره توانسته بود در اجتماعات کوچک و شاد دوستانش شرکت کند، بسیار خوشحال بود. او بار دیگر توانسته بود پژمان و نگاه عاشقش را در یک مهمانی ببیند. علاقه و توجه وی را به خود جلب کند؛ در حالی که نمیدانست که واقعا به او علاقمند است یا خیر. اما این ارتباط نیز دوام نمیآورد و طی ماجراهایی تمنا این بار با فردی به نام «فرزان» آشنا میشود و زندگی بیدوامی را با وی آغاز میکند که زندگی تمام اعضای خانواده را تحتالشعاع قرار میدهد.