جوجه جوان
داستانهای اجتماعی / داستانهای حیوانات / داستانهای اخلاقی / افسانههای جدید
در این داستان مصور رنگی که برای نوجوانان نگارش یافته ماجرای خروسی به نام ((تاج بلند)) بازگو شده است که همسرش حوصله خوابیدن بر روی تخمها و به دنیا آوردن جوجهها را ندارد .یک روز تاج بلند در جنگل، جوجه جوانی را میبیند که پدر و مادرش پس از دعوا، از هم جدا شده و او را ترک کرده بودند .خروس، جوجه جوان را به لانه خود میآورد .جوجه جوان چند روز بعد روی پنج تخم میخوابد و پنج جوجه بهدنیا میآورد .مرغ که علاقه نوزادها به جوجه جوان را مشاهده میکند، مجددا "پنج تخم دیگر میگذارد و با زحمت و مشقت آنها را به جوجه تبدیل میکند و بدین ترتیب متوجه میشود که میتوان با بیحوصلگی و تنبلی و هر بیماری دیگر مبارزه کرد .