آنها کم از ماهیها نداشتند
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، مشتمل بر مجموعه داستانهای کوتاه فارسی با موضوعات مختلف اجتماعی است. عنوان داستانها عبارتند از: «پری ماهی»؛ «گوش کهن دژ»؛ «اولیسه»؛ «مثل بلور»؛ «شب هزار و دوم» و «سرپیچ بعدی». در خلاصة داستان «پری ماهی» آمده است: «نورا» که زنی زیبا و آرایشگر است، سرخورده از عشق ورزی، به شهر ساحلی «خوراب» در جنوب میآید. او با زنی به نام «زینب»، که شوهرش «قاسم» پایبند وی نیست، دوست میشود. زینب به نورا پیشنهاد صیغه شدن برای قاسم را میدهد تا قاسم را از ارتباط با زنان روسی و چینی باز دارد. با این اتفاق، قاسم سر به راه میشود. روزی قاسم صدای آواز دلانگیز نورا را میشنود؛ با پخش آواز ضبط شدة نورا، ماهیهای بسیاری به تور ماهیگیری وی و دیگر مردان گرفتار میشوند. از آن به بعد، نورا در قایق قاسم به زندگی ادامه داده و هنگام ماهیگیری آواز میخواند. تا اینکه روزی لحن آواز نورا تغییر میکند و به جای ماهی، کوسهها حمله کرده و مردان را میکشند. زنان خوراب سیاهپوس شده و پایان سرنوشت نورا از زبان هیچ کسی نقل نمیشود.