خانه مرگ
داستانهای آمریکایی - قرن 20م. / داستانهای وحشتآفرین آمریکایی - قرن 20م.
«آماندا» و برادرش «جاش» از خانة جدید که قرار بود به آن بروند، متنفر بودند. آن خانه در یک محلة قدیمی با ظاهری خیلی قدیمی و تاریک قرار داشت و از «چارلز» عموی پدرشان در شهر «دارک فالز»، به آنها به ارث رسیده بود. جاش به محض دیدن ظاهر خانه شروع به بهانهگیری کرد و حتی از داخل هم دیدن نکرد. او با سگشان «پتی» بیرون ماند و آماندا و پدر و مادرش به همراه «آقای داز»، کارمند دفتر معاملات ملکی، برای دیدن از داخل خانه رفتند. اما آماندا از داخل خانه صدایی شنید و ترسید و وقتی موضوع را به بقیه گفت، آنها از او خواستند پیش جاش و پتی برگردد، ولی وقتی به محوطة بیرون رسید، اثری از جاش و پتی نبود. بعد از آن اتفاقاتی رخ داد که در ادامة داستان بازگو میشود. کتاب حاضر یکی دیگر از مجلدات مجموعة «ترس و لرز» است.