دختری در قطار
داستانهای انگلیسی - قرن 20م.
این کتاب، رمانی انگلیسی در ژانر جنایی پلیسی است. «ریچل»، هر روز و هر شب سوار قطاری با مقصدی ثابت میشود. او هر روز در مسیری مشخص به خانههای دِنج حومهی شهر مینگرد و منتظر علامتی میماند که به او اجازه میدهد تا صبحانه خوردن هر روزهی یک زوج در ایوانشان را تماشا کند. او حتی اخیرا حس میکند که آنها را میشناسد و نامهای «جس» و «جیسون» را برایشان انتخاب کرده است. زندگی آنها - درنظر ریچل-کامل و بینقص است؛ چیزی شبیه زندگی سابق خود او. اما روزی ریچل چیزی بسیار شوکهکننده میبیند که همه چیز را تغییر میدهد. او که نمیتواند چیزی که دیده را نزد خود نگاه دارد، به ادارهی پلیس میرود. اما آیا او آنطور که آنها میگویند، غیرقابل اطمینان است؟ ریچل خیلی زود، درگیر بازپرسیهای پلیس و حتی زندگی تمام افراد مرتبط با حادثه میشود. آیا کاری که او انجام داده، باعث ویرانی افراد پیرامونش شده است؟... .