دشمن پنهان
خانم معلم در کلاس قرآن به «مهری» و دوستانش داستان کامبیز را تعریف کرد. کامبیز پسری بازیگوش بود که وسوسة آزار دادن بچهها و حیوانات را داشت. روزی او متوجه شد که عموحسن صاحب باغ زیر لب نام خدا را میبرد. عموحسن کامبیز را متوجه کرد که وقتی فکرهای شیطانی به سراغ او میآید، به خداوند پناه میبرد. معلم آن روز دربارة سورة «ناس» صحبت کرد که در آن سوره به مسلمانان توصیه شده از وسوسههای شیطانی به خداوند پناه ببرند. این کتاب مصور از مجموعة «ترنم باران» برگرفته از سورة ناس است که برای کودکان گروه سنی «ب» و «ج» به نگارش درآمده است.