کفر ناگزیر
راوی در داستان حاضر، ظاهرا سه دوره بازپروری را برای ترک اعتیاد طی کرده اما این بار او را راهی جزیرهای کردهاند تا دیگر هرگز باز نگردد، با این همه او پس از سه سال باز میگردد و قصد دارد در صبح عید نوروز بمیرد تا ((نحوست مرگش، فرافکنی نحسی حیاتش بر چهره زندگانی شادکامان باشد)) و ...