ده داستان
نگارنده در مجموعة حاضر ده داستان کوتاه را تحت عنوان همسفر، رایحة عشق، گل سرخ، یک شب بهاری، شریک جرم، از خاک تا افلاک، دیدار، رقص فرشتگان، سرزمین آنها، و سفر عشق به رشتة تحریر درآورده است. داستان رقص فرشتگان بدینقرار است: «سلمان» پدرش را از دست داده است و مادر وی برای تامین مخارج زندگی در خانة دیگران کار میکند. سالها میگذرد تا این که سلمان دیپلم میگیرد و به سربازی میرود. او پس از پایان خدمت سربازی به دنبال کار است و پس از مدتی در مغازة پدر یک شهید مشغول به کار میشود. یک شب که سلمان در مغازه تنها است، درمییابد در گاوصندوق پر از پول، بنا به دلایلی باز مانده است. او با دیدن پولها وسوسه میشود تا آنها را بردارد؛ اما در نهایت به وسوسة خود غلبه کرده و این کار را انجام نمیدهد.