در گذر حادثه
داستانهای فارسی - قرن 14
حدود 12 نفر در یک دشت ناهموار به اینسو و آنسو نگاه میکردند و منتظر آمدن یک فرد بودند که نیمه دوم نقشه سفرشان را تحویل بدهد. هیچ اطلاعاتی درباره این فرد وجود نداشت. تنها برنامهای که به یک نفر داده شده بود مراقبت از کولهپشتی و وسایل سفر بود. همه اعضا از پا درآمده بودند جز دو نفر که یکی از آنها نیرومندتر از دیگری بود. آنها به مسیر ادامه دادند و به تونلی تاریک رسیدند، در تونل درحال استراحت بودند که موجودات کوچکی به سمت آنها یورش آوردند و نیمه دوم نقشه را به فرد نیرومند دادند، آن نقشه حاکی از این بود که تنها راه نجات آنها عبور از یک دریچه روشن است و... .