اژدهای هفت سر
این داستان در نظر دارد به کودک بیاموزد که اگر چه جثه کوچکی دارد ولی میتواند با استفاده از فکرش کارهایی بزرگ انجام دهد .حیدر پسری 12 ساله است که پدر و برادرش در دست اژدهای هفت سر اسیر هستند .اژدهایی که هیچ کس حریف او نمی شود . حیدر برای آزادی پدر و برادرش فکری میکند .او به نزد اژدها رفته و ادعا می کند برای سرگرمی او آمده است و در این میان بین سرهای اژدها تفرقه بوجود میآورد ، بطوریکه سرها به ترتیب یکدیگر را خفه کرده و اژدها از بین میرود .به این ترتیب حیدر موفق میشود پدر و برادرش را آزاد کند .