سبد سفارش شما خالی است!

کتاب حاضر، دربردارنده رمانی ایرانی، با موضوع اجتماعی و عاشقانه است. در خلاصة رمان آمده: «شیرین» بعد از ده سال زندگی مشترک مصطفی و شکوفه، به دنیا می‌آید. بعد از شیرین، آن‌ها صاحب سه دختر دیگر می‌شوند. مصطفی مردی متعصب است و شیرین عزیز کردة خانواده است. شیرین بعد از گرفتن لیسانس، سرانجام با جلب موافقت پدر، در شرکتی مشغول به‌کار می‌شود. صدرا جوانی تحصیل کرده است که خیلی زود جذب شیرین می‌شود و آنها نامزده شده تصمیم به ازدواج می‌گیرند. چند روز مانده به‌روز عروسی، «ژیلا» منشی بدجنس شرکت که دلباخته صدرا است، با نشان دادن عکس‌هایی از شیرین با مرد دیگری، صدرا را نسبت به پاکی شیرین بدبین کرده و صدرا بدون درخواست توضیحی، با بدنام کردن شیرین او را ترک کرده و خیلی زود با ژیلا ازدواج می‌کند. از طرفی پدر، با دیدن عکس‌ها به مدت دو سال، شیرین را زندانی کرده و شیرین بر اثر شوک‌های وارده، سکته می‌کند. در این میان مرد داخل عکس «مهرداد» بعد از شنیدن سختی‌های کشیده شده توسط شیرین، به نزد مصطفی آمده و با گفتن حقایقی پرده از رازهای مصطفی برمی‌دارد و این در حالی است که شیرین قربانی تعصبات خشک و غیرت نابجای نامزد و پدرش می‌شود.