پسری از گوانتانامو
داستانهای انگلیسی - قرن 20م.
خالد پسری پانزدهساله، مثل بچههای همسن خود، عاشق فوتبال و بازیهای کامپیوتری است. پدر و مادر او اصرار دارند، برای دیدن اقوام به پاکستان بروند و این در حالی است که مجری اخبار تلویزیون اظهار میکند: «تمام دولتهای جهان در پی تصویب قوانین قدرتمندی جهت مقابله با تروریسم هستند. پاکستان توسط نیروهای نظامی آمریکا و فرودگاه جهت مقابله با نیروهای طالبان مجهز میشود». سرانجام خالد پیشنهاد پدر و مادر را میپذیرد و کابوس او از همینجا آغاز میشود. خالد در پاکستان توسط گروهی دزدیده میشود و به جایی به نام خلیج گوانتانامو برده میشود. در آن خلیج بچهها مورد شکنجه و خشونت قرار میگیرند. خالد هراسان، تصویری وحشتناک از آدمربایی پیش چشم خود میبیند.