سبد سفارش شما خالی است!

نمایش‌نامۀ "حاشیه‌ای بر خسرو و شیرین" در پانزده پرده قابل اجرا است و داستان آن نگاهی آزاد بر داستان خسرو و شیرین است. "خسرو پرویز" ولیعهد ایران که از بی‌کاری و تن‌پروری خسته شده، به ندیم خویش دستور می‌دهد تا بایافتن دختری زیبا، داستانی عشقی را در زندگی وی آغاز کند. زمانی که شاپور پی یافتن دختر به همه جای ایران‌زمین سر می‌کشد. خسرو، پدر را از تخت به پایین کشیده و خود را شاه ایران معرفی می‌کند. ندیم، دختر زیبایی با نام "شیرین" را یافته و شاه را راضی می‌کند تا به دیدن او بیاید. خسرو، دختر را با خود به قصر برده و داستان آغاز می‌شود، اما زمانی که خبر شورش و جنگ به گوش شاه می‌رسد، عشق خود را فراموش کرده و به روم پناه می‌برد و در آن‌جا با دختر قیصر روم ازدواج می‌کند. پس از بازگشت به ایران و به دنیا آمدن "شیرویه"، خسرو که از همسر خویش به تنگ آمده، با حیله‌ای او را از پای درمی‌آورد. اما از آن‌جاکه دست بالای دست بسیار است، سال‌ها بعد، شیرویه، هم‌چون جوانی پدر، بر شاه شوریده و وی را به زندان افکنده، خود تاج بر سر می‌گذارد. شیرین، اندکی بعد، به ملاقات خسرو رفته و با خنجر وی از پای درمی‌آید، اما خسرو پرویز شرور نیز از غذایی که زن زیبا برایش فراهم کرده می‌خورد و از زهر آن مسموم شده و می‌میرد. این کتاب علاوه بر نمایش‌نامۀ مذکور دربردارندۀ متن نمایشی دیگری با عنوان "عروس سنگی" نیز است.