سامورایی پیر
داستانهای فارسی - قرن 14
این کتاب، داستانی فارسی در ژانر اجتماعی است. اتوبوس با سرعت زیادی درحال حرکت بود و مسافران از پشت شیشهها بیرون را نگاه میکردند. اتوبوس از روی دستاندازهای جاده عبور کرد، تکانی خورد و مسافران را به رقص درآورد. راننده در آینه نگاه کرد و لبخند زد، مسافران هم به یکدیگر نگاه کردند و خندیدند. یکی از مسافران مقداری خوراکی را از کیفش بیرون آورد و به همسفرانش داد و با هم شروع به خوردن کردند. یکی دیگر از مسافران عکس همسر و فرزندانش را به پیرمردی که کنار دستش نشسته بود نشان داد، مردِ پیر، عکسها را گرفته به آنها نگاهی انداخت و همسر و فرزندان مرد را ستود. مرد نمیدانست که در عکس همسرش چه وجود دارد که همه مسافران با دیدنش، آن را محترم میشمارند؛ اما... .