آش دوستی خاله خرسه
داستانهای حیوانات / داستانهای تخیلی
در یکی از روزهای سرد پاییزی، موش کوچولو و خاله خرس مهربان، تصمیم گرفتند با کمک اهالی جنگل آش بپزند. آقا کلاغه این خبر را به گوش همه حیوانات رساند. هر کدام از حیوانات هر چه داشتند با خود بردند و با کمک خاله خرسه و موشی آش خوبی را آماده کردند. آشی که پر از سبزیهای مختلف، هویج، کلم، کاهو، و نخود بود. همه حیوانات زیر درخت چنار نشستند و مشغول خوردن آش شدند. در همین موقع جوجه تیغی قهوهای رنگ با جوجههایش از آنجا میگذشتند، با پیشنهاد خالهخرسه آنها نیز به جمع اهالی جنگل پیوستند و همگی با هم روز خوبی را سپری کردند. این کتاب مصوّر، برای گروه سنی «ب» به نگارش در آمده است.