شاید گناه از عینک من باشد
مجموعة حاضر، شامل شعرهایی در قالب غزل و نیمایی با مضامین عاشقانه، عارفانه و اجتماعی است. برخی از آنها عبارتاند از: تا درهم آمیزد مرا با من؛ رقص آفتاب؛ تصور کن نقش مرا؛ آری، همان هستی؛ ای روح بیکران ناشناس؛ در این شبان گریهآلود؛ پاییز میآید، زمستان نیز؛ شهر لبدوخته؛ شعری برای دستهایت؛ چون ماده شیری در قفس؛ شوکران مرا که تو نوشیدی؛ بر مطلع سپیده و خاکستر؛ مثل بیهودگی؛ امروز، روز آخر بازیست؛ نیشخند؛ و شاید گناه از عینک من باشد.