حقیقت یخی
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
مرگ به اشکال گوناگونی پا به آن سرزمین گذاشته بود، اما این بار «چارلز بروفی» زمینشناس که سالها با حیات وحش آن سرزمین دست و پنجه نرم کرده بود، آمادة تقابل با سرنوشت غیرعادی و مرموزی که انتظارش را میکشید، نبود. از خلال ابرها، هلیکوپتر باری نظامی، با گذر از کوههای یخی به او نزدیک شد. او هیچگاه در آن نقطه از قطب شمال، هلیکوپتری ندیده بود. دو مرد مسلح سفیدپوش از آن بیرون آمدند و با زور و اسلحه بروفی را مجبور کردند پیغامی عجیب را به جایی بفرستد، سپس او و سگها را سوار هلیکوپتر کردند و با خود بردند، بعد از آن اتفاقاتی رخ داد که در ادامة داستان بازگو شده است. این داستان حاصل تخیلات نویسنده است، اما گروه Delta Force، سازمان شناسایی ملی (NRO)، پایگاه مرزی فضایی (SFF) و فناوریهایی که در کتاب به آنها اشاره شده است، واقعیت دارند.