گنجشکها نقطه گنجشک سر خط
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
در داستان «اطلسیها» که یکی از داستانهای این مجموعه است، پیرمرد به خانة قدیمی خود کنار دریا رفته بود. دریا هرلحظه پیشروی میکرد و امکان داشت خانه را از جا بکند. پیرمرد قبرستانی را که همسر و دخترش در آن دفن شده بودند، بعد از مدتها جستوجو پیدا کرده بود و دیگر حاضر نبود آنجا را ترک کند. آن روز اصرار دخترش برای بردن او بینتیجه ماند. پیرمرد به قبرستان رفت. گلاب و تعدادی اطلسی با خود برد، آب روی قبرها آمده بود و اطلسیها روی آب شناور بودند. او بعد از درددل با همسر و دخترش دوباره به خانة دریایی برگشت. باران گرفته بود و دریا طوفانی بود. موجها خود را به دیوارهای خانة دریایی میکوبیدند. دختر پیرمرد با نگرانی به خانه آمده بود و پیرمرد را در حالی که به قاب عکس خیره شده بود، بیرون میبرد. این کتاب مشتمل بر چند داستان کوتاه با عناوین لحظههای سوخته، بیست و چهار پله تا...، یکی از همین روزها، بگذار همهچیز خراب شود، باد که بیاید، آخرین سهشنبه و... است.