قهقهه در خلا
مرد جوان دانشجویی که به کمک دوستش شتافته متوجه مشکلاتی ریشهدار در خانوادهی آنها میشود. وی که در کنجکاوی زبانزد است سعی دارد به تمام ماجرا پی ببرد و برای همین منظور، راهی دیار آبا و اجدادی دوستش میشود. آنجا از مردم محل، داستانهای بسیاری از خونریزی، خیانت و جنایت خانوادهی مالک روستا میشنود که این خانواده گذشتگان فامیل دوستش را تشکیل میدادهاند. هنوز حس کنجکاویاش ارضا نشده که به وسیلهی خواهر رفیقش از مفقود شدن وی و مطالبی دربارهی شرکتهای هرمی باخبر میشود. او به تهران بازمیگردد، ولی تلاشهایش برای پیدا کردن یار چندساله حاصلی دربر ندارد مگر عشق به خواهر او.